در پژوهش اینترنتی دانشگاه شهید بهشتی شرکت کن و کد تخفیف جایزه بگیر!

وقتی می خوایم چیزی رو شروع کنیم، خیلی وقتا خوشحال و پر از انگیزه ایم. اما گاهی هم ترس تمام وجودمون رو فرا می گیره! در اولین قسمت از اپیزود نردیشمی راجع به ترس از شروع کردن حرف زدم! پیشنهاد میدم بعد از این قسمت، قسمت ۲۱: در باب ترس هامون رو هم گوش بدی.

در این قسمت راجع به این حرف زدم که:

  • چی شد پادکست نردیشمی رو شروع کردم
  • چطور ترس از شروع یک کار جدید می‌تونه آدم رو فلج کنه
  • سه سطح مختلف ترس چیان و چطوری هستن؟
  • چطور با ترس از شرع کردن کنار بیایم؟
 

پادکست نردیشمی (رادیو یارا) از کجا شروع شد؟

ایده درست کردن پادکست یه روز بعد از نوشتن یه پست تو سایت نردیشمی به ذهنم رسید. اون روز کلی روی اون پست کار کرده بودم .چون معمولا آماده کردن یه پست معمولی بلاگ از من حدود یک ساعت وقت میگیره. وقتی پست رو آپلود کردم، همینجوری که تعداد مخاطبین آنلاین رو نگاه میکردم با خودم گفتم واقعا چند نفر این پست رو کامل میخونن؟ به خودم فکر کردم که با وجود اینکه یه زمانی عاشق خوندن وبلاگ بودم حالا خیلی کم برای خوندن پست های وبلاگی وقت میذاشتم . از اینجا بود که ایده درست کردن پادکست در ذهنم شروع شد و با یه نظر سنجی از شما تو اینستاگرام متوجه شدم که چقدر پادکست خواه ها زیادن! از ته دلم خوشحال شدم و ذوق داشتم. اما بعدش ترس به سراغم اومد که خب توی این شرایط طبیعیه .من هیچ تجربه ای در مورد پادکست ساختن نداشتم .چه تجهیزاتی لازمه ؟ از چی باید میگفتم ؟چطور میگفتم ؟ این سوالا که شاید اولش کمی منطقی بودند بعدا تبدیل به ترس های عمیق فلج کننده شدن. کم کم سوالات ترسناک جای خوشحالی رو گرفتن و پادکست درست کردن شد یکی از بزرگ ترین ترس های زندگیم! توی بد موقعیتی گیر کرده بودم اما نمیشد ولش کنم . پادکست رو به شما و خودم قول داده بودم. من یه پادکست به زهرای ذوق زده بدهکار بودم. عید ۹۹ پادکست رو گذاشتم جزء اهداف اصلیم .همه ی ترس هام رو گذاشتم یه طرف و به خودم گفتم در لحظه فقط به یه مرحله اش فکر کن .مرحله ایی که واست راحت تره. اولین مرحله برای من شد انتخاب موضوع قسمت اول. روزهای زیادی به این قضیه فکر کردم. کتاب خوندم و پادکست های مختلف رو مرور کردم. خیلی سخت بود و هر بار ترس هام منو میکشیدن عقب اما باز من سعی میکردم ازشون جلو بزنم. اینجا بود که یه ایده تو ذهنم جرقه زد. من میتونم در مورد همین ترس صحبت کنم. ترس از شروع کردن! تو کشاکش تحقیق و تلاش برای کنار اومدن با این ترس سراغ کتاب خوندن رفتم چون  همیشه آرومم میکنه. کتاب Feel the fear and do it anyway  اثر سوزان جفرز رو پیدا کردم. این کتاب با عنوان ترس را احساس کن و کارت را انجام بده در ایران چاپ شده. البته من ترجمه اش رو نخوندم و از کیفیتش خبر ندارم. اما خود کتاب فوق العاده است.

انواع ترس های مربوط به ترس از شروع

من از این کتاب یاد گرفتم آدم ها ترس های متفاوتی دارن. مثل ترس از شروع یه کار جدید ، ترس از مکالمه ،ترس از رانندگی و  ... .این مثال ها شاید در ظاهر متفاوت باشن اما این تفاوت فقط توی سطح اوله. سوزان جفرز توی این کتاب میگه ترس ها فقط یک سطح ندارن بلکه سه سطح از ترس رو داریم !

سطح اول ترس

معمولا سطح اول ترس رو می بینیم که پر از تنوعه مثلا یکی از سوسک میترسه و یکی دیگه از عنکبوت. یکی از ملامت شدن  اما اگر یه سطح جلوتر بریم اشتراک بیشتر میشه .

سطح دوم ترس

وقتی از چیزی میترسیم اگر از خودمون بپرسیم چرا ؟ میرسیم به ترس های سطح دوم. مثل ترس از گول خوردن، ترس از عدم تایید بقیه و.... اینا همه نمونه هایی از سطح دوم ترس هستند. توی سطح دوم ترس خیلی اشتراک وجود داره .مثلا ممکنه یه نفر از رانندگی کردن بترسه ، یه نفر از ویدئو درست کردن و یه نفر از مهمانی دادن و دلیل هر سه تا، ترس از عدم تایید بقیه باشه. شما فکر کنین از چی میترسین ؟بعد از خودتون بپرسین چرا ازش میترسین؟ خیلی مهمه ما ترس هامون رو بشناسیم و بدونیم توی ترسیدن تنها نیستیم . آدم های زیادی هستن توی دنیا که کارای بزرگی انجام میدن .مثلا فیلم میسازن ،شرکت میزنن و... شاید فکر کنیم آدم های قوی ایی هستند اما حواسمون  نیست که کار هر چی بزرگ تر باشه ترسش هم بیشتره! اونا هم میترسن منتهی فرق اونا با آدم های معمولی توی رفتارشون  با سطح سوم ترسه .

سطح سوم ترس

سطح سوم ترس برای همه ترس ها مشترکه و بزرگ ترین ترسی هستش که باعث میشه نتونیم اون کار رو انجام بدیم و اون اینه که میترسیم نتونیم از عهده اش بربیایم! اگر ما قبول کنیم که می تونیم از عهده هر چیزی بربیایم ،این ترس ها ناپدید میشن و ما رو فلج نمیکنن . آدم های موفق و آدم هایی که تغییرات بزرگی توی زندگی خودشون و بقیه به وجود میارن توی این مرحله به خودشون میگن من میتونم از پسش بر بیام حتی اگر شکست بخورم یا مسخره ام کنن. I can handel it خانم سوزان جفرز توی کتابش میگه این جمله رو بنویس و بذار جلوی چشمت و هر روز حداقل ۲۵ بار تکرارش کن.

تاثیر این کتاب در زندگی من

تا اینجای کتاب رو که خوندم یه تحولی در من ایجاد شد و به گذشته ام نگاه کردم .توی دو سال و نیم گذشته من به خاطر نردیشمی کارای زیادی رو برای اولین بار در زندگیم انجام داده بودم .مثلا ایجاد یه صفحه اینستاگرام عمومی که عکس دفتر شخصیمو به بقیه نشون بدم !هر چی زمان گذشت کار های بیشتری انجام دادم . سایت راه انداختم ،توش پست نوشتم، صفحات آماده درست کردم برای دانلود، کتاب ترجمه کردم و .... من از همه این کارها میترسیدم! نیم ساعت قبل از اولین وبینارم اونقدر تپش قلب داشتم که صدای کسی رو نمیتونستم بشنوم . یا روزی که میخواستم برم با انتشارات قرارداد ببندم از ترس داشتم سکته میکردم. حالا توی این مرحله از زندگیم من زهر انجاری از شروع کردن یه پادکست میترسیدم .چرا؟چون میترسیدم تصویری که از نردیشمی ساختم خراب شه. میترسیدم شکست بخورم. اما به خودم گفتم حتی اگر بدترین اتفاق ها هم بیفته من میتونم از پسش بر بیام و شروع کردم. تو از چی میترسی ؟ از شروع یه پروژه جدید؟ از تغییر شغل ؟ از حرف زدن با همسایه؟ از مهاجرت به یه شهر دیگه؟ چرا ازش میترسی؟ جوابتو روی کاغذ اضافه کن و زیرش بنویس من میتونم از عهده اش بر بیام. تو میتونی از پسش بر بیای هر چی که باشه. این جمله رو اونقدر تکرار کن که ملکه ذهنت شه و برای کمک به قبول کردن این جمله موفقیت های قبلی رو به خودت یادآوری کن. حتی شکست هاتو به یاد بیار. شکست هایی که شرایط سختی بودن اما هر چی که شد تو از پسش بر اومدی . دوباره با خودت بگو من میتونم از پسش بر بیام ! بارها و بارها تکرار کن .اونقدر که ملکه ذهنت شه و بعد همون کاری رو که ازش میترسیدی شروع کن مثل من .    

منابع معرفی شده 

کتاب Feel the fear and do it anyway اثر سوزان جفرز      

بحث و گفتگو

ورود

برای ثبت نظر ابتدا باید وارد حساب کاربری خود شوید

وارد شوید