برای همه ما پیش اومده که بعضی وقتا، خیلی کار داریم و در انتهای روز معمولاً زمان کمی واسه کارهای موردعلاقمون باقی می مونه. توی همچین روزهای شلوغی
تنظیم ساعت خواب خیلی مهم و البته کار سختیه! مثلاً فرض کنید که ساعت ۱۰ شب رسیدیم خونه و معمولا ساعت خوابمون اینطوریه که ۱۱شب باید بخوابیم. در نتیجه ۱ ساعت بیشتر فرصت نداریم که شام بخوریم، تلویزیون ببینیم، با خانواده صحبت کنیم و یه زمانی رو هم برای کارهای مورد علاقمون در نظر بگيريم!
در این مواقع زیاد پیش میاد که ما به جای اینکه سر ساعت بریم بخوابیم، مثلاً میشینیم پای تلویزیون تا ساعت ۲ شب یا همش وقتمون رو به وبگردی و چرخیدن در گوشی میگذرونیم. از طرفی هم میدونیم که قراره فردا از این زیاد بیدار موندن اذیت بشیم ولی باز هم انجامش میدیم!
چرا این اتفاق میافته؟ چرا از زمان خوابمون انتقام می گیریم؟
نخوابیدن انتقام جویانه
مسئله اینه که ما زمانهایی که کنترلمون روی زمانمون کمه و کار زیادی داریم و وقت آزاد کمی داریم، با اینکه میدونیم اهمیت تنظیم ساعت خواب خیلی زیاده ولی انتقامش رو از خوابمون میگیریم! این رفتار انتقام جویانه رو خیلیامون در شرایط مختلف داریم. مثلاً یک دانشجویی که زمان زیادی رو مجبوره سر کلاسها بگذرونه و وقتش خیلی پره، یک مادری که بچههای کوچیکی داره که نیاز به توجه و رسیدگی زیاد در طول روز دارن و ....
تو هر کدوم از این شرایط اگر باشیم، شب بعد از تموم شدن کارهامون به جای اینکه بخوابیم تا فردا بتونیم سرحالتر به تمام کارها برسیم، اون زمان خواب رو برای کارهایی که خودمون دوست داریم در نظر میگیریم. با اینکه میدونیم فردا خستگیش تو تنمون میمونه یا بیدار شدن خیلی سختمون میشه. ولی انگار داریم از خوابمون انتقام میگیریم. به این حالت نخوابیدن انتقام جویانه میگیم.
چرا باید از نخوابیدن انتقام جویانه پرهیز کرد؟
اهمیت تنظیم ساعت خواب برای همه ما واضحه و تو پست های مختلف و چند تا قسمت رادیو یارا در موردش صحبت کردم. دیر خوابیدن باعث میشه
ریتم شبانه روزیمون کلاً به هم بریزه! ضمنا ما معمولا شب یه فعالیت خلاقانه و مفید انجام نمیدیم و ۹۰ درصد فعالیت هایی که ما توی نخوابیدن هامون داریم، یه سری کارها مبتنی بر اسکرین هستن. یعنی یا جلوی لپ تاپیم یا داریم تلویزیون میبینیم یا گوشی دستمونه. پس با نخوابیدن انتقام جویانه، هم داریم ریتم شبانه روزی خودمون رو به هم میریزیم و هم اینکه کاری رو انجام میدیم که در کل کار مفیدی هم نیست و احساس نمیکنیم که ارزشی به زندگیمون اضافه شده و حتی تفریح خیلی لذت بخشی هم نیست برامون!
پس باید بشناسیمش تا بدونیم مبتلا به چی هستیم و بعد بتونیم تلاش کنیم که کنار بذاریمش.
حالا بریم سراغ چند تا راه حل که بهمون کمک کنه این نخوابیدن انتقام جویانه رو کنار بذاریم:
راهکار اول: انگیزه درونی
اول باید برای کارهایی که در طول روز وقت ما رو میگیرن انگیزه ی درونی داشته باشیم! فرض کنیم که من وقت زیادی رو از صبح تا شب برای کارم صرف میکنم و وقت آزاد برای خودم کم دارم. اگه کارم کاری باشه که دوسش دارم و نسبت بهش ذوق و شوق دارم، امید دارم و میدونم که کسب و کار خودمه و دارم الان براش تلاش میکنم که ۵ سال دیگه به جایی که میخوام برسه و و چیزهای بهتری داشته باشم، اینجوری راحتتر میتونم وقتم رو برای اون کار صرف کنم نسبت به اینکه توی یک شرکتی کار کنم که میدونم اصلاً مدیرانم نسبت به من و بقیه کارمندان اهمیتی نمیدن و اصلاً هم اون حوزهای که توش کار میکنم رو دوست ندارم، شرایط سختی دارم برای رفت و آمد به محیط کارم و شب هم خسته و کوفته میرسم خونه و وقت آزاد زیادی هم برای خودم ندارم. این جوری خیلی بیشتر زورم میاد و احتمال اینکه انتقاممو از خوابم بگیرم خیلی بیشتره.
بنابراین برای ایجاد انگیزههای درونی یه سری راهکار هست که انجام بدیم. ولی در کل باید تصمیم جدیتری بگیریم و بعضی وقتها شاید نیاز باشه که حتی اون کار رو ترک کنیم، ساعتشو کم کنیم یا رشتهمونو عوض کنیم و....
البته یه سری کارهایی که در طول روز انجام می دیم قابل عوض کردن نیستن. مثلا ما نمیتونیم بچههامونو عوض کنیم! ولی میتونیم یه سری کارا انجام بدیم که از این وقتی که با بچههامون سپری می کنیم، لذت ببریم. مثلاً ارتباطمون رو با دوستامون که بچه دارن بیشتر کنیم و هفتهای یه بار دور همدیگه جمع بشیم و ...
پس کلا روش پیدا کردن انگیزه درونی برای کارهای مختلف بسته به نوع اون کار، فرق داره.
راهکار دوم: دیرتر نخواب زودتر پاشو!
راه حل دوم راه حل سختیه، ولی کلاً سیستم ما رو از این رو به اون رو میکنه! اون هم اینه که به جای اینکه که شب دو سه ساعت اضافهتر بیدار بمونیم، صبح نیم ساعت یا یک ساعت زودتر بیدار شیم و یه کاری رو انجام بدیم که انرژی بیشتری به ما میده.
مثلاً توی اون یک ساعت اضافه صبحونهای رو بخوریم که خوشحالمون میکنه یا بریم تا سر خیابون پیادهروی کنیم و برگردیم و سر راه نون هم بخریم، یا مثلاً تو اون نیم ساعت ۲۰ صفحه کتاب بخونیم یا وسایلهای نقاشیمونو شب قبل آماده کنیم و صبح زودتر کار نقاشی کردن رو شروع کنیم. حالا این نیم ساعت زودتر یا نسبت به زمان دانشگاه رفتن ماست یا نسبت به زمان بیدار شدن بچهها یا کلاً نسبت به زمان بیدار شدن هر روزمونه و....به جای اینکه دو سه ساعت به خاطر اون حس انتقام از خواب شب بزنیم، میتونیم نیم ساعت زودتر صبح بیدار بشیم و کاری رو انجام بدیم که یک ارزشی رو به زندگیمون اضافه میکنه و خودمون حسابی کیف کنیم.
در مورد این راهکار دو تا سوال پیش میاد معمولا:
اون نیم ساعت زودتر بیدار شدن، ریتم شبانه روزی رو به هم نمیزنه؟
احتمالش خیلی کمه. به خاطر اینکه ما بهتره زمانی که هوا تاریک میشه، نهایت تا یکی دو ساعت بعدش بخوابیم و دم صبح هنگام طلوع یا یه مقدار قبل از طلوع بیدار بشیم و از اونجایی که اکثر ماها معمولاً ساعت ۶ و ۷ صبح بیدار میشیم و خیلی کم پیش میاد که کسی باشه که ۵ صبح بیدار باشه به خاطر همین اون نیم ساعت زودتر بیدار شدن نسبت به اون انتظار طبیعی که بدن ما داره، هم خیلی چیز عجیب غریبی نیست و شاید برای اون سیکل خوابیدن ما بهتر هم باشه. البته به شرطی که دیگه شب اون سه ساعت دیرتر خوابیدن رو نداشته باشیم.
چه فرقی میکنه من صبح زودتر بیدار شم گوشی بگیرم دستم؟
اولاً اینکه اگه قرار صبح زودتر بیدار شی
گوشی دست بگیری، من بهت توصیه میکنم بگیری بخوابی! چون خوابیدن خیلی بهتره واسه بدن. ولی الان اینجا مبحث اینه که دلیلی که ما از خوابمون انتقام میگیریم اینه که حس میکنیم زندگیمون معنایی نداره، کار ارزشمندی انجام نمیدیم و هیچ کدوم از کارهامون برای دل خودمون نیست. وقتی که میگیم صبح زودتر بیدار شیم و یه کار ارزشمند انجام بدیم، به خاطر اینه که اون احساس انتقام رو از بین ببریم. اگه صبح زودتر بیدار شیم و گوشی بگیریم دستمون بالا پایین کنیم حس بهتری داریم یا اینکه بریم اول صبح یکم پیادهروی کنیم؟ یا ۲۰ صفحه کتاب بخونیم یا نقاشی بکشیم و... کدومش بهت حس بهتری میده؟ ما باید یه کاری رو انجام بدیم که اون موجود خشمگین درونمون رو که احساس میکنه باید انتقامش رو از یکی بگیره رو خاموشش کنیم، آرومش کنیم و تبدیلش کنیم به یک موجود خوشحال و خندان که احساس رضایت داره از زندگی. برای این کار هم باید فعالیتهایی رو انجام بدیم که بهمون احساس رضایت میدن.
راهکار سوم:روتین قبل خواب
اگر بلافاصله بعد از شام گوشی رو برداریم و بریم توی تختمون احتمالش خیلی زیاده که تا دو ساعت بعدش همچنان تو گوشیمون باشیم و اونو بالا پایین کنیم. اما اگر یه روتین قبل از خواب داشته باشیم، مثلا بعد از شام یه کمکی به جمع کردن میز بدیم، یکم معاشرت کنیم با خانواده، بعد بریم صورتمون رو با شوینده بشوریم، یه لیوان شیر قبل از خواب بخوریم، یه پاراگراف توی دفتر خاطراتمون در مورد وقایع امروزمون بنویسیم و بعد بگیریم بخوابیم، اگر عادت کنیم این کارها را هر شب پشت سر هم انجام بدیم و اونها را تبدیل به یه
روتین کنیم، انجام دادن هر شب اون روتین باعث میشه که به کار چهارم پنجم که میرسیم مغزمون خواه ناخواه به این نتیجه برسه که ما دیگه قراره بخوابیم و پلکامون ذره ذره بسته بشه. اون موقع احتمال اینکه تو گوشی بچرخیم خیلی میاد پایینتر و احتمال اینکه زودتر بخوابیم میره بالاتر. اینجوری انگار داریم خوابمون رو قوی میکنیم و کسی دیگه نمیتونه ازش انتقام بگیره!
درسته این راهکار آخر یه راهکار بلند مدت تره تا بتونین یه روتینی رو برای خودتون درست کنین ولی در بلند مدت حتما جواب میده.
حالا که این پست رو تا اینجا خوندین، پیشنهاد میکنم یک شب با خودتون قرار بذارین که زودتر بخوابین و صبح هم نیم ساعت زودتر بیدار شین. از قبل تصمیم بگیرین که تو این زمان چیکار کنین؟ مثلا کتابی رو که مدتها خریدین و نخوندین رو بخونین. اینجوری بعد از یک روز زودتر بیدار شدن، میتونین تصمیم بگیرین که اون روزتون حس مفیدتری داشتین یا نه. اگر اون روز حس و حال خوبتری داشتین میتونین با خودتون قرار بذارین که این کار رو بیشتر ادامه بدین.
راستی تو قسمت 29 رادیو یارا هم در مورد خواب صحبت کردم که لینکش رو میذارم براتون:
رادیو یارا | قسمت ۲۹ | جواب بیخوابیهات رو میدی!
اگر دوست داری این پست رو هم که در مورد ردیاب خواب نوشتم بخون:
ردیاب خواب یا اسلیپ ترکر چیست و در بولت ژورنال چکار می کنه؟