در پژوهش اینترنتی دانشگاه شهید بهشتی شرکت کن و کد تخفیف جایزه بگیر!

پایبندی به برنامه ریزی | چطور به بولت ژورنال پایبندی باشیم؟

برنامه ریزی واژه ی قشنگیه. نوشتنش روی کاغذ بهمون کلی حس خوب میده. احساس با انگیزه بودن می کنیم و توی ذهنمون موفقیت های آینده رو تصور میکنیم و خوشحال میشیم. اما واقعیت اینه که خیلی وقتا این برنامه های قشنگ روی همون کاغذ میمونن و بعد از یکی دو روز دیگه اون انگیزه ی اولیه وجود نداره و همه چیز فراموشمون میشه. پایبندی به برنامه ریزی خیلی مهم و البته خیلی سخته! توی این پست قراره یک سری مهارت یاد بگیریم برای اینکه بعد از اینکه برنامه ریزی رو روی کاغذ نوشتیم، چطور بتونیم بهش پایبند بمونیم و ادامه ش بدیم تا جایی که به موفقیت برسیم!

بیشتر از توانتون برنامه نچینید

درسته که دلمون میخواد خیلی زود یک آدم موفق بشیم و اون حس رضایت ناشی از رسیدن به هدف رو تجربه کنیم، اما با انتظار داشتن بیش از حد فقط خودمون رو به شکست نزدیک میکنیم. راه موفقیت یک راه لذت بخش و مثبته، فشار اضافی و استرس هیچ کمکی نمیکنه و حتی باعث میشه خیلی زود جا بزنیم. پس بهتره با تسک های کمتر و کوچکتر شروع کنیم و بعد هر چه جلوتر رفتیم تعداد یا اندازه ی تسک ها رو زیاد کنیم. طوری که همچنان متناسب با توانایی های فیزیکی و روحیمون باشه.

برای هر هدف چند تسک انتخاب کنید

برنامه ریزی معمولا مبتنی بر یک هدف انجام میشه. برای رسیدن به اون هدف هم نیازه یک سری کار رو به صورت پیوسته انجام بدیم. مثلا اگر من دلم میخواد تا آخر تابستون ۲۰ کیلو وزن کم کنم، بهتره توی صفحه ی هبیت ترکرم عادت هایی مثل «ورزش کردن»، «هشت ساعت خواب» و «فست فود نخوردن» رو ثبت کنم. همه ی این عادت ها در راستای اون هدف اصلی هستند.

تسک های مکمل انتخاب کنید

تسک هایی رو توی برنامه بگنجونید که به هم مربوط باشند و انجام دادن یکی، به انجام دادن اون یکی کمک کنه. مثلا «شب ساعت ۱۰ خوابیدن»، «صبح زود بیدار شدن» و «شام سبک خوردن» تسک هایی هستند که به اتفاق افتادن همدیگه کمک میکنند.

به «نه گفتن» عادت کنید

خیلی وقتا ما برنامه ریزی میکنیم و خیلی خیلی هم دلمون میخواد که انجامش بدیم. اما اون روز اتفاقی می افته که مجبور میشیم برنامه رو رها  کنیم. مثلا ممکنه دوست من حال روحیش خراب باشه و ازم بخواد کل روز جمعه رو براش وقت بذارم و با هم بیرون باشیم در حالیکه خودم ترجیح میدادم اون روز یک ساعت باشگاه برم. دیگران از برنامه های ما خبر ندارن و حتی اگر داشته باشن این برنامه ها برای اونها اصلا به اندازه ی خودمون مهم نیست. من باید یاد بگیرم به دوستم بگم «عزیزم، من فردا برات وقت میذارم، اما نه از ساعت ۹ صبح. اول میرم باشگاه و بعد ساعت ۱۱ میام دنبالت.» حتی توی مواردی ممکنه نیاز باشه که کاملا جواب منفی بدیم و دیگران رو آگاه کنبم که کار مهمتری داریم. یادتون باشه که برنامه ریزی اگر اول برای خودتون ارزش نداشته باشه به هیچ دردی نمی خوره.

با انگیزه باشید، با انگیزه بمونید

چرا وقتی داریم برنامه ریزی میکنیم به نظرمون خیلی جذاب و ساده میاد اما بعدا انگیزه مون رو از دست میدیم و انگار دیگه دلمون نمیخواد ادامه ش بدیم؟ چون معمولا زمانی که تصمیم میگیریم برنامه ریزی کنیم از نظر روحی در شرایط بسیار خوبی قرار داریم. احتمالا اون روز یک فیلم خیلی جذاب دیدیم یا توی اینستاگرام پست های انگیزشی رو خوندیم که روحیه مون رو بالا برده. اما واقعیت اینه که اوضاع روحی آدم با گذر زمان و اتفاق های کوچیک و بزرگ تغییر میکنه. منی که امشب دارم با خوشحالی برای روزهای هفته‌م برنامه ریزی میکنم ممکنه فردا صبح که از خواب بیدار میشم اصلا حال و حوصله ی هیچ کاری نداشته باشم. بهتون توصیه میکنم هر روز در خودتون انگیزه ایجاد کنید. مثلا به پادکست های انگیزشی گوش بدید یا کتاب های موفقیت بخوندید. یک راه جذاب اینه که همون اولش که خیلی سرحال و خوشحال و باانگیزه اید و تصمیم به برنامه ریزی گرفتید، یک نامه برای خودتون بنویسید و توش توضیح بدید که چرا دارید چنین کاری میکنید و آینده قراره چطوری باشه. در حقیقت حال خوش ِ ابتدای راه رو ثبت کنید تا بعدا از اون حرف ها به عنوان منبع انگیزه استفاده کنید. میتونید از این نرم افزار pep motivation برای انگیزه گرفتن استفاده کنید. توی وبلاگشون هم مقاله های انگزشی و مثبت زیادی وجود داره که میتونه به دردتون بخوره.

همه ی برنامه ریزی ها گاهی ناتمام میمونند

وقتی آخر روز یا آخر هفته یا آخر ماه به برنامه تون نگاه میکنید، از تسک هایی که ناتموم موندن نترسید یا عصبانی نشید. انجام نشدن وظایف طبیعیه و توی اون مرحله شما وظیفه دارین از خودتون با مهربونی بپرسید که «چرا نتونستم انجامش بدم؟» اون وقت دنبال راه حل بگردین و شاید اصلا به این نتیجه برسید که این وظیفه باید خط بخوره چون با شخصیت شما سازگار نیست. یادتون باشه: پایبندی به برنامه ریزی به این معنی نیست که حتما همه ی کارهایی که نوشتیم رو انجام بدیم! مثالی که من بارها برای دوستان زدم درمورد عادت به مسواک زدن توی بولت ژورنال خودمه. من بارها این عادت رو در صفحه ی هبیت ترکر می نوشتم که میخوام روزی بیشتر از دو بار مسواک بزنم اما هیچ وقت بهش پایبند نبودم. آخر ماه با خودم فکر کردم که چرا این اتفاق می افته؟ چرا نمیتونم یک کار خیلی ساده رو انجام بدم؟ به این نتیجه رسیدم که من بیشتر روزها از صبح تا غروب میرم دانشگاه و توی دانشگاه هروقت به مسواک زدن فکر میکنم با خودم میگم ولش کن. چون از مسواک زدن در سرویس بهداشتی عمومی دانشگاه خوشم نمیاد. به این نتیجه رسیدم که من نمیتونم هیچوقت خودم رو مجبور کنم که توی دانشگاه مسواک بزنم. پس تصمیم گرفتم «بیشتر از دو بار مسواک زدن» رو از صفحه های هبیت ترکر پاک کنم و به جاش روزی چندبار از دهان شویه استفاده کنم که برام راحت تره. این کار جواب داد و من هم دیگه از خودم ناراضی نبودم.

محل کارتون رو عوض کنید

شرایط محیطی میتونه به شدت روی عملکرد ما تاثیر گذار باشه. پس اگر دلتون میخواد کاری رو انجام بدید اما هروقت پشت میز میشینید میبینید حوصله شو ندارید، محلتون رو عوض کنید. برید روی تخت یا توی اتاق پذیرایی. حتی خیلی وقت ها کار کردن توی کافه یا فضای باز به آدم تمرکز بیشتری میده. امتحان کنید!

به برنامه ریزی پایبند باشید!!!

اگر تلاش کردن راحت بود، همه ی ما آدم های پولدار و موفقی بودیم. اما واقعیت اینه که فرق آدم های موفق با آدم های عادی اینه که اونها حتی توی شرایطی که حالشو ندارن، خودشون رو مجاب میکنند به انجام کاری که برنامه ریزی کردن. با دیگران حرف زدن و فکر کردن و توجیه پیدا کردن میتونه ساعت ها ادامه پیدا کنه. اما زمانی که از جاتون بلند شید و اون کار رو انجام بدید، متوجه میشید که اونقدر ها هم سخت نبوده! خوشحالی اعتماد به نفستون هم بالا میره!  

بحث و گفتگو

ورود

برای ثبت نظر ابتدا باید وارد حساب کاربری خود شوید

وارد شوید