اگه یه هدف بزرگ تو زندگیت داری و نمیدونی چطور بهش برسی، بهترین کار اینه که اون رو به هدفهای کوچیکتر و قابل مدیریت تقسیم کنی. اینطوری میتونی مرحله به مرحله به سمتش حرکت کنی و در نهایت بهش دست پیدا کنی. حالا بریم سراغ این که چطور این کار رو انجام بدیم.
اولین کاری که باید بکنی اینه که هدف بزرگت رو به مراحل و وظایف کوچیکتر تقسیم کنی. برای این کار باید بدونی چه کارهایی برای رسیدن به هدفت لازمه. مثلا اگه میخوای یه کتاب بنویسی، باید این مراحل رو در نظر بگیری:
گاهی شناسایی مراحل یک هدف بزرگ اون قدرها کار راحتی نیست. بهتره از افراد باتجربه یا اینترنت کمک بگیری! شناسایی مراحل بهت کمک میکنه یک دید کلی از مسیری که باید بری پیدا کنی.
نقاط عطف، مرزهای مشخصی هستن که تو مسیرت باید بهشون برسی. این نقاط کمک میکنن بفهمی که آیا در مسیر درست قرار داری یا نه. مثلا تو پروژه نوشتن کتاب، میتونی نقاط عطفی مثل اتمام نوشتن هر فصل یا تکمیل تحقیق رو تعیین کنی. ما نقاط عطف رو بر اساس مراحل کلیدی تعیین می کنیم. خیلی وقتها این دو تا بر هم منطبق میشن و گاهی هم در تناسب با همدیگه تعریفشون می کنیم.
حالا وقتشه که هر مرحله رو به هدفهای کوتاهمدت از نوع SMART تبدیل کنی. هدفهای SMART یعنی:
مثلا اگه مرحله کلیدی نوشتن یه فصل باشه، یه هدف کوتاهمدت SMART میتونه این باشه:
برای هر هدف کوتاهمدت، باید زمان و منابع مورد نیاز رو برآورد کنی. مثلا تعیین کنی هر روز یا هر هفته چقدر زمان میخوای به هدف اختصاص بدی و چه منابعی لازم داری. این مرحله بهت کمک میکنه که برنامهریزی دقیقی داشته باشی و بدونی چطور و کی باید روی هر بخش از هدفت کار کنی. دقت کن که تخمین زمان انجام شدن برای مراحل ابتدایی راحت تر از مراحل بعدی یک هدف بلندمدته. بنابراین مرحله اول یا دوم رو با دقت پیش بینی کن اما برای مراحل بعدی وسواس به خرج نده. هرچی جلوتر بری بیشتر دستت میاد که چقدر زمان نیاز خواهی داشت.
یه برنامه زمانی دقیق برای انجام مرحلهای که توش هستی تنظیم کن. تو باید بدونی چه کارهایی داری و مهلت انجامشون تا کی هست. اگر اطلاعات کافی داری، میتونی همجین برنامه زمانی رو برای مراحل بعدی هم تنظیم کنی. اما یادت نره، وسواس رو کنار بذاری!
تو تعیین هدفهای کوتاهمدت، باید انعطافپذیری داشته باشی. ممکنه برخی از هدفها نیاز به تنظیم مجدد داشته باشن یا با تغییر شرایط و اولویتها تغییر کنن. پس برنامههات رو مرتب بازبینی کن و اگه لازم شد، تغییرات لازم رو اعمال کن. خیلی طبیعیه دیگه نه؟! مثلا فرض کنیم تو اول سال یک هدف سالانه برای خودت انتخاب کردی، حالا که پنج ماه از سال گذشته می بینی این هدف زیادی بزرگ یا اینکه مسائلی در زندگیت پیش اومده که سرعتت رو پایین آورده. در چنین شرایطی تصمیم درست اینه که انعطاف نشون بدی و اهدافت رو دوباره تنظیم کنی.
فرض کن هدف بلندمدتت شرکت در یه مسابقه دو ماراتنه. مراحل و هدفهای کوتاهمدت میتونه اینجوری باشه:
تبدیل هدفهای بلندمدت به هدفهای کوتاهمدت یکی از بهترین راهها برای مدیریت و دستیابی به اهداف بزرگه. با شناسایی مراحل کلیدی، تعیین نقاط عطف، و تبدیل اونها به هدفهای SMART، میتونی به طور منظم و مؤثر به هدف بلندمدتت نزدیک بشی. پس حالا که میدونی چطور این کار رو انجام بدی، دست به کار شو و قدم به قدم به سمت موفقیت حرکت کن!
TITLE_TEMPLATE
TITLE_TEMPLATE
TITLE_TEMPLATE
TITLE_TEMPLATE